عزای زندانی دولت شاهنشاهی ایران

مصاحبه مقامات زندانی دولت شاهنشاهی    ایران با خبر نگاران ...

 روزگاری یک متفکر غربی گفته بود گاهی قدرت برای حفظ خویش تا نزدیک ترین دایره دور خود را ویران می کند ( ماکیا ولی) قرن ها پیش از او بر بنیاد بی عاطفگی قدرت ، این شیوه را به همه صاحب اختیاران توصیه کرده بود و در عمل می بینی که ناگهان رویارویت دایره ها و حلقه ها سقوط می کنند و امیران و وزیران روزگار «تمدن بزرگ» بجز سلولی در گوشه های زندان نصیب نمی برند . در اندیشه ای که آیا آنچه می بینیم راست است؟

چندی است که قدرت مسلط حلقه های پیرامون خویش را وا می نهد و میدانی که در این عرصه همه محکوم اند و هیچ گاه عاطفه راهی ندارد دولت ابد مدت آنچنان پوسیده است که زوالش را می توانی به هفته و ماهی شاهد شوی . و لشکریان خدمت گزار که چهره هاشان هنوز هم بر صفحه تاریک تلوزیون و صداشان ،روی باندهای رادیو پیداست . همه فرو  شکسته با  نگاهی پر از ترس رویاروی تو هستند . آن روز ها که قدرت حافظ عمله گان خود بود گذشته است . حال رفت آن است که همه فدا شوند.

یکشنبه 18 دی ماه زندان ونک «رئیس دولت خدمت گزار» در اینجا روی یک صندلی نشسته است ،همان حرکات و همان حرف ها منتها این بار در ته چشمان هویدا ، ترس را نیز می بینیم، وقتی می شود در یک روز از وزارت دربار راهی زندان شد آیا مشکل است که یک روز صبح نیز در زندان دچار سرنوشت نا معلومی شد؟!

امیر عباس هویدا که حتی از سوی قدرت عامل همه ویرا ن گری ها  و نابسامانی ها معرفی شده ، مشتی کتاب دارد با پیپ و عصا و خنده ای که صریح این مصرع جاوید خاقانی را به یاد می آورد :

خندند بر آن دیده کاینجا نشود گریان!

امیر عباس هویدا روبروی من است  مردی که از نخست وزیری بارگاه  و خر گاهی ساخته بود شبیه به آنچه در افسانه های هزار و یک شب آمده است به او می گوییم نخست وزیر دکتر بختیار در  نخستین روزی که به کاخ نخست وزیری رفته بود با عصبانیت اتاق ها بازدید می کردو یک بار فریاد زد این بار گاه تظلمات ملت است یا قصر لویی شانزدهم؟!

آیا هنوز حس می کنید که جان نثارید  ، و اگر لازم شد برای فروکش کردن خشمی که به پا خواسته است از جان می گذرید؟

مثل  همیشه با سر جواب می دهید ، خیلی مختصر و مفید(بله)! میگویم آقای هویدا هیچکس حتی خود من باور نمی کردیم شما در زندان باشید میگویید و میبینید که هستم و این میتواند در سرنوشت هر مرد سیاسی باشد. میگویم آقای هویدا با این همه اتهام چه می کنید میگوید کدام اتهام حتی یک برگ از سوء استفاده یا از این قبیل وجود ندارد 

می گویم: درباره اتهامات از قبیل توطئه علیه مصالح ملت ، تخریب مصالح ملی و ...

سکوت می کند به آسانی برای نخستین بار سایه ای از ترس را روی چشمش می بینم

 

 

 

 ساعت 11 صبح یکشنبه 18 دی ماه

زندان جمشیدیه سلول انفرادی

زندانی: داریوش همایون

آخرین سمت: وزیر اطلاعات و جهان گردی

حرفه پیش از وزار :نویسندگی

وزیر اطلاعات دولت آموزگار و سخن گوی دولت که همیشه پس از پایان جلسات دولت گروهی خبرنگار را به سخن می گرفت بارش انبوه و چشمی که در آن نه جبروتی است و نه آن سایه شوخ . که در هر مجلسی صاحبش را شمع فروزان مجلس میکرد و متکلم وحده .

داریوش همایون روبروی من است روزنامه نویسی که : به قول خودش تصمیم گرفت برای اصلاح فساد و ملارزه با استبداد خود لباس استبدادیان بر تن کند ، قلم را به کنار گذارده و شمشیر به بند و چه زود این شمشیر به جای آنکه قلب استبداد را هدف گیرد ملتش را هدف گرفت.

 و مگر می شد در این «گنداب» وارد شد و سالم بیرون جست تازه مگر تو سیاوشی که از آتش به سلامت بگذری و یا مگر ابراهیمی که شعله ها بر تو گلستان شود؟!

به این گونه طاس لغزنده ناسیونالیست سابق و روز نامه نگاری را که روزی خوب می نوشت بدرون کشید و در همین ماه ها بود که همه حرمت و اعتبارش از بین رفت کاری از پیش نبرد و امروز نیز در پشت میله ها چشم انتظار آتیه ای است که چندان روشن نیست .

نخستین سوالم از او که  انبانی از کتاب ها و دفتر و روزنامه دارد پیرامن همان مقاله کذائی درباره امام خمینی است.

 می گوید : این مقاله را از جایی برای من فرستادند که در دادگاه فاش خواهم کرد قرار شد در یکی از جراید چاپ شود پیش از این دستگاه به طور مستقیم مقالاتی برای  مطبوعات  میفرستادند ولی من توصیه کردم این کار در شان آنها نیست و بهتر است از طریق وزارت اطلاعات فرستاده شود بدین جهت بود که در کنگره حزب رستاخیز به دنبال تلفنی که پیرامون این مقاله به من شده بود رئیس دفتر وقت آن دستگاه پاکت بزرگی را به من داد و گفت: این همان مقاله است من چون گرفتار کارهای کنگره بودم و وقت خواندن مقاله را نداشتم به نخستین روزنامه نویسی که رسیدم پاکت را به او دادم متاسفانه این روزنامه نویس خبر نگار اطلاعات بود بلا فاصله متوجه شدم که مقاله در پاکت آن اداره است و این به این دلیل بلافاصله مقاله از پاکت بیرون آوردم و به نویسنده اطلاعات دادم وقتی مقاله در اطلاعات چاپ شد البته با همان دستوراتی که عرض کردم من هم آن را خواندم و برای اینکه معلوم شود این مقاله فرمایشی است به سایر نشریات مهم نیز گفتم این مقاله را چاپ کنند .

در مورد خروج ارز از داریوش همایون سوال می کنم:

می گویند میلیون ها تومان ارز خارج کرده اید؟

وزیر سابق اطلاعات می گوید:

 من پس از استعفای دولن آقای آموزگار مبلغ 150 هزار تومان ارز برای خود و خانواده ام خریدم  تا به آمریکا برویم چون در همان زمان شایع بود که من از ایران فرار کرده ام تصمیم گرفتم سفرم را به تعویق   بیاندازم خانواده من با نیمی از آن ارز به خارج رفتند ولی بقیه مبلغ ذکر شده در تهران است و در این زمینه من از دادستان محترم تهران استدعا دارم کاملا میزان و مبلغ ارز را روشن کنند و این طور با حیثیت و اعتبار افراد بازی نکنند.

داریوش همایون ضمن اعتراض به باز داشت خود می گوید : مرا بدون جهت و دلیلی نزدیک به هفتاد روز است بازداشت کرده اند  هیچ کس از من حتی یک کلمه سوال نکرده است ،بازجویینشده ایم و از سطحی ترین حقوق مسلم یک زندانی  نیز محروم مانده ایم.

فعلا همه قهرمان شده اند و با نطق و بیان و مقاله و سخن قصد آن دارند که گذشته خود را در پیش گاه ملت پاک کنند ولی من ایمان دارن ملت ما که این چنین خروشان قیام کرده است انگاره  درستی برای داوری دارد.

 

 

 

ساعت11:30زندان جمشیدیه سلول 15 متهم منصور روحانی

مشاغل گذشته:15 سال وزارت

اتهام:نا معلوم

روحانی خیلی مرتب درست شبیه به آن روزها که در پشت میز وزارت می نشست  در سلول 5/2 متری روی یک صندلی نشسته است می گویم آقای روحانی پیرامون شما شایعات زیادی به گوش می رسید  و امروز در پشت میله ها لابد فرصت کافی برای داوری روی کارهای گذشته خود داشته اید

وزیر پیشین کشاورزی و منابع طبیعی آب ، برق  میگوید :

من نزد وجدان خود سربلندم من در برابر پروردگارم مفتخرم مولای من علی می داند که چه شب ها و چه روز هایی برای روشن کردن چراغ مردم و جاری نمودن آب پاک و منزه از لوله های آب تلاش کردم بگذارید نخست بگویم من یک مسلمان مومن به مکتب تشیع  و پیرو مذهب حقه جعفری هستم و هرگز به مذاهب ذاله ، گردن ننهاده ام

روحانی که تکیده شده است مثل گذشته دفتری از ارقام و آمار دارد می گوید کشاورزی مملکت در زمان شما نابود شما نابود شد

آمار نشان می دهد از یک موسسه آمریکایی نگاه کنید!

کشاورزی ایران بالاحض تولید مواد غذایی در مدت من 2 برابر شده است

میگویم مردم از این آمار و ارقام بیزارند ، هیچکدام را باور ندارند زیرا با این ارقام به مردم دروغ گفتد شما دائم ارقام را به رخ مردم کشیده اید با همین ارقام دروازه تمدن بزرگ را فتح کرده ایم ولی در عمل وقتی میرفتیم نان بخریم یا خانه اجاره  کنیم به پوچ بودن این ارقام و نمودارها پی می بردیم

وزیر سابق منابع طبیعی می گوید ولی این آمار کاملا صحیح است منتها به علت رشد جمعیت و بهتر شدن وضع زندگی مردم  به سبب افزایش درآمد مردم خواهان خوراک و پوشاک بهتر می شدند

12میلیون تن به جمعیت ما اضافه شد و طبیعی است مردم انتظار داشتند با همه این تحولات محصولات داخلی کافی باشد و قیمتها هم بالا نرود 

روحانی سخت به بازاشت خود متعرض است و میگوید : حالا که از قانون اساسی می گویند بیایید ما را با چوب بی قانونی بزنند ما چند ماه است بازداشتیم و هنوز از ما یک بازجویی ساده نشده است من در هر دادگاهی از خود دفاع خواهم کرد چون هیچ گناهی ندارم باید قانون اساسی را حفظ کرد برای نسل بعد و نسل های دور تر .

روحانی خروج ارز را از کشور را نیز مثل بقیه حتی آنها که نامشان توسط دادستان اعلام شد انکار می کنند.

 

ساعت2:30 دقیقه زندان جمشیدیه

نام زندانی: دکتر منوچهر آزمون

آخریت سمت: همه کاره دولت شریف امامی، وزیر مشاور در امور اجرایی

اتهام: نا معلوم

اتهام شایع:  توطئه کودتا

آزمون از همه بر آشفته تر است آقا مرا زندانی کرده اند چون حرف حق می زدم 2سال پیش من وضع فعلی را پیش بینی کردم . در حضور همه رهبران این ملت گفتم : دانشگاه ها ی ما آتش زیر خاکستر است

آن روز به من تاختند و گزارش جعلی علیه من توسط ساواک تهیه شد نصیری و دارو دسته اش بودند که مملکت را به این روز انداختند

میگویم : آقای آزمون شایعه است خیال کودتا داشته اید با کمک قذافی و ظاهرا تیمسار خادمی و صدری نیز همدست شما بوده اند؟

میگوید: این مزخرف است . اتهام بی پایه و لابد همان عوامل ساواک که 25 سال ملت را به 4میخ کشیدند این را شایع کرده اند

در روزنامه هایی که با استفاده از سکوت مقدس شما علیه سانسور منتشر می شدند و سر تا پایشان ممهور به نام و نشان ساواک و دستگاه بود فکر میکنم این آدم ها خواب نما شده اند ولی از سویی این گفته حاکی حقیقتی است اینکه من همیشه در موضوعی روبروی دستگاه در کنار مردم ایستاده ام دوستان شما می دانند که در اعتصاب قبلی مطبوعات من چگونه برای نوشته شدن آن سند تلاش کردم و امروز می دانم چوب همان اقدامات را می خورم

نام یک آدمی را که هم نام من است و ارز خارج کرده  مرتب در بلند گو ها تکرار می کنند بدون اینکه شغل و حرفه اش را بگویند  و بدین ترتیب مردم را علیه من تحریک میکنند من معتقد بودم که باید مکانیزم و بنیاد فساد را از بین برد

گرفتن این و آن دردی دوا نمیکند و امروز می بینم این 19 تنی که زندانی هستند اغلب در یک توطئه خطر ناک قربانی خطاهای دستگاه شده اند .

من چه در استانداری چه در وزارت و چه سایر مشاغلم همیشه در پیشگاه خلق رو سفید بوده ام من نواده یک مرجع عالی قدر تشیع ام و هرگز به مذهبم ، ملتم و اعتقادم خیانت نکرده ام . آن وقت عامل قدیمی ساواک یعنی اقای اخباری علیه بنده حرف می زند آن بازی مسخره به اجرا در می آید و زمانی که من در آستانه روشن کردن چهره گریه او و اربابش بودم مرا به زندان اندختند و

 2ماه و نیم است بدون هیچ گونه ما را در قفس انداخته اند.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : | | نویسنده : رضـــــا مـــعـــصـــومــی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پیروان
  • تراکتور دوسلاری
  • داده پردازی سیناد
  • بازار سی صد و سیزده